دریافت کد موزیک آنلاین

دانش آموز سایبری

دانش آموز سایبری

جسم خونینش روی زمین بود که روحش چون کبوتر پر کشید به بهشت ، به سمت آشیانه....

دفاع از اسلام

افسران - مقاومت

[ دو شنبه 24 تير 1392برچسب:مقاومت,

] [ 6:58 ] [ محمّد ابراهیم چیذری ]

[ ]

الگوی مناسب فرزندان

 

یاوران حجاب

[ دو شنبه 24 تير 1392برچسب:عفاف حجاب,

] [ 6:46 ] [ محمّد ابراهیم چیذری ]

[ ]

فدا کاری امید عباسی

 

6862a0bb03985d253239874b1b316dc7-425
========== √ ♥♥♥√===========

از فداکاری این انسان باید قدردانی کرد ...

او هنگام نجات یک دختر 9 ساله از میان آتش و دود، ماسک اکسیژن خود را به او داد تا زنده بماند.

دختر نجات یافت، اما «امید عباسی» دچار مرگ مغزی شد و درگذشت.

اعضای بدن آتش‌نشان قهرمان را بیماران نیازمند پیوند خواهند زد.
این همکار گرامی که فرمانده ایستگاه 68 آتش‌نشانی تهران بود، 35 سال سن داشت

[ دو شنبه 24 تير 1392برچسب:ایثا ر گری,

] [ 5:45 ] [ محمّد ابراهیم چیذری ]

[ ]

[ دو شنبه 24 تير 1392برچسب:بی حجابی,

] [ 5:35 ] [ محمّد ابراهیم چیذری ]

[ ]

وهابیت نقطه تاریک جهان اسلام

 
 

افسران - نظرات جالب مفتی سوری درباره وهابیت

[ دو شنبه 24 تير 1392برچسب:کاریکاتور,

] [ 5:23 ] [ محمّد ابراهیم چیذری ]

[ ]

این هست پسران قرن 21

[ دو شنبه 24 تير 1392برچسب:عکس های برتر,

] [ 5:6 ] [ محمّد ابراهیم چیذری ]

[ ]

پیش گویی عجیب شهید اندرزگو

چند ماه قبل از شهادتش در خانه نشسته بودیم.

سید علی یك ذغال گداخته را از روی قلیان برداشت و كف دستش گرفت.

من شگفت زده پرسیدم سید دستت نمی سوزد؟ سید لبخندی زد و گفت:

«این كه هیچ، بدن من به آتش جهنم هم حرام است.

بعد سید علی گفت بزودی پهلوی می رود و انقلاب پیروز خواهد شد.

دو سال بعد از پیروزی شخصی رئیس جمهور خواهد شد

كه نامش «سید علی» است. از آنروز به بعد منتظر ظهور حضرت ولی عصر عج باشید.»

بعد گفت دینداری در آن دوران مثل نگه داشتن این ذغال گداخته در دست

است.

همسر شهید گفت من پرسیدم: سیدعلی!

منظورتان این است كه خودتان رئیس جمهور می شوید؟

سید پاسخ داد خیر، من آن روز نیستم.

بعد ذغال را آرام برگرداند و روی قلیان گذاشت...

همسر شهید گفت: دست از سیدعلی نكشید.

[ دو شنبه 24 تير 1392برچسب:حکایتی از بزرگان,

] [ 4:44 ] [ محمّد ابراهیم چیذری ]

[ ]

افلا کیان

[ دو شنبه 24 تير 1392برچسب:عکس شهدا,

] [ 2:17 ] [ محمّد ابراهیم چیذری ]

[ ]

بیا حـــاج همـــت جایت خیلی خـــــالیست

حـــاج همـــت جایت خـــــالیست

ای کاش حاج همت بودی امروز ؛ نزدیک انتخابات است

ای کاش بودی تا برایت ستاد میزدیم ؛ رنگ خاکی را دست بند و شال گردن میکردیم می انداختیم روی دوشت

با یک چفیه و عکس انتخاباتی می شدی کاندیدای اصلح؛ کسی را که خدا تایید کرده مگر میشود بنده اش قبول نداشته باشد؟

بیا و احساس وظیفه کن ، تو هم مثل خیلی ها شعر و شعار تعریف کن از خاطرات جنگ بگو ؛ از هم رزم هایت بگو ؛ فخر بفروش که در فلان عملیات بودی و فلان فرماندهی برای تو بود! بگو فلان درصد جانبازی داری و ترکش های بدنت چه وفا دارند.... میدانم از این حرف ها بلد نیستی؛تو صاف و خاکی هستی ؛ مثل لباست... چفیه اگر می اندازی برای خداست نه خلق او ، برای ریا و ریاست نیست... بیا و کاندیدا شو ؛ این انتخابات احساس وظیفه کن؛بیا و بگو یک روز جنگ شد و مرد میدان شدی ؛ بیا بگو امروز هم اگر بودی مثل امام خامنه ای باز هم با نشان شهیدان (چفیه) می آمدی... بیا بگو برای تو فرقی بین صندوق مهمات و صندوق رای نیست ، هرجا حرف امام باشد تو آنجایی فرقی ندارد امام خمینی یا امام خامنه ای... بیا بگو این روزها صدای خمپاره ها بیشتر شده است ؛ بگو خون به دل امام می کنند ؛ بد تر از جام زهر می دهند این نانجیب ها و بد حجاب ها.... بیا بگو حاج همت ، پشت بیسیم صدایت ضعیف است... بیا بگو اگر بودی تاریخ جنگ را برای خودت نمینوشتی ؛ بیا بگو تا حرف در دهانت نگذاشته اند بیا بگو که اینجا خیلی ها از ترکش های نخورده ناله می کنند ؛ بیا بگو میزان اعمال را با کارت و گزارش می نویسند بیا و بگو که بسیجی میدان را خالی نمی کند ؛ بیا بگو حرف امام نباید زمین بماند! امروز اگر اینجا بودی ؛ به همرزم هایت رای می دادی ؛ به پلاک های گمنام رای میدادی ؛ به بسیجی های گمنام رای می دادی ؛ بگو اگر اینجا بودی به شهادت رای میدادی ؛ به شهید خرازی ها ؛ به باکری ها؛ به زین الدین ها ؛ به کاظمی ها حتما از امثال خودت گله  داری... تو مگر چه کم داری از کاندیداهای دیگر ؟! ریاست جمهور ؛ مرد می خواهد ، نه ادعا ، درد می خواهد ؛ نه دلیل؛ ترکش های تو،برای تایید شدنت کافی است... نیاز به بنیاد شهید ندارد کارت فعال هم نمیخواهد امروز اگر بودی ؛ انقلاب و میدانش تنها نمی شدند... خیابان های تهران را بوی عطر لباست پر میکرد؛ بیا همت ؛ همتی کن... به امثال تو نیاز دارد این انقلاب اینجا مرد میخواهد ؛ یکی مثل تو... بیا حاج همت تو هم مثل خیلی ها احساس وظیفه کن...بیا که اینجا جایت خیلی خالیست... .

منبع : בُפֿـــترآטּ بآلطآفتـــ قـرن21

ضمنا از آدرس زیر مولودی زیبایی از امام زمان را برای دانلود گذاشتم

[ دو شنبه 24 تير 1392برچسب:یاد شهدا,

] [ 2:11 ] [ محمّد ابراهیم چیذری ]

[ ]

دیوید جان رو

 

دیوید جان رو متولد سال 1965 از تاتینگهام، مربی انگلیسی تیم ملی بیلیارد ایران و قهرمان جهان در این رشته است، او چندی پیش به دین مبین اسلام و مذهب شیعه مشرف شد و نام خود را به داوود رضا تغییر داد. 

 

 

او در مورد علت مسلمان شدنش می گوید :

 

 

زمانی که در امارات مربی بودم با دو بازیکن بیلیارد که مسلمان بودند در مورد دین اسلام خیلی بحث کردم. یک بازیکن اروپایی و حرفه ای دیگر در بیلیارد بود که او هم مسلمان شده بود و برایم خیلی چیزها درباره این دین آسمانی گفت. جرقه پذیرفتن اسلام و مذهب شیعه زمانی در ذهنم زده شد که به همراه اعضای فدراسیون بیلیارد ایران به شهر مشهد رفته بودیم. حس خاص و عجیبی مرا تشویق کرد که از بارگاه امام رضا(ع) دیدن کنم. از دوستان خواستم مرا با خود به حرم ببرند. وقتی وارد محوطه حرم شدم و مردم را دیدم که با چه آرامش و ایمانی راه می رفتند، دعا می خواندند، گریه می کردند در برابر ضریح مشغول دعا می شدند حالم منقلب شد. احساس کردم یک قدرت غیرزمینی حالم را دگرگون کرده. در کنار این موضوع، علاقه من به فرهنگ و آداب مردم ایران هم در تشویق من به پذیرش دین اسلام و مذهب شیعه تأثیر زیادی داشته است.

 

 

در حال حاضر شهادتین را گفته ام، نام دوازده امام شیعیان را حفظ کرده ام و تا اندازه ای هم قرآن کریم را خوانده ام. ولی باید بگویم که می خواهم در پایبندی به دین اسلام و مذهب شیعه جدی باشم. من جزو آدم هایی هستم که اگر کاری را شروع کنم تا آخرش می روم.

 

 

آخر اسلام برای من «یک انسان بهتر شدن و یک آدم خوب تر بودن» است. از زمانی که اسلام را پذیرفته ام احساس می کنم آدم بهتری شده ام. ارامش خیلی زیادی بر من حاکم شده و این برای من بسیار با ارزش است.

 

 

پ.ن : تشرف آقای داوود رضای عزیز به دین اسلام و مذهب شیعه را تبریک گفته و برایش از خداوند متعال طلب سعادت می کنیم.

 

[ دو شنبه 24 تير 1392برچسب:تازه مسلمان,

] [ 1:57 ] [ محمّد ابراهیم چیذری ]

[ ]

صفحه قبل 1 ... 16 17 18 19 20 ... 22 صفحه بعد